پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
زندگی نامه ی دیمیتری ایوانوویچ مندلیف
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 1066
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

کمتر کسي است که با جدول تناوبي مندليف در دروس شيمي آشنايي نداشته باشد و حداقل نام اين جدول را شنيده و ديده است. اين جدول به شيميدانان تا کنون کمک هاي شاياياني کرده است، زيرا همه عناصر موجود و کشف شده، وزن و نوع خاصشان توسط دانشمند مشهور روسي، ديميتري ايوانويچ مندليف طبقه بندي شده است. اين دانشمند برجسته توانست با تبحر کافي در شيمي به خواص عناصر مختلف دست يابد و آن ها را به همگان معرفي کند. در اين مقاله به زندگي پر فراز و نشيب اين شيميدان اشاره مي کنيم تا اطلاع کامل در زمينه نحوه زندگي و تلاش هاي مستمر او به دست آوريد.

 

کودکي يک يتيم

ديميتري ايوانويچ در هفت فوريه سال 1834 در شهر تويولسک سيبيري در يک خانواده متوسط و پرجمعيت چشم به جهان گشود. او چهاردهمين فرزند خانواده مندليف به شمار مي رود. پدرش ايوان مدير يکي از مدارس محلي بود و مادرش ماريا در کارگاه شيشه گري که از پدرش به ارث برده بود کار مي کرد تا بتوند کمک خرج شوهرش باشد. پدربزرگ ايوانويچ نير مسئول اولين روزنامه محلي در سيبري بود. ديميتري ايوانويچ زندگي خوب و آرامي داشت تا اين که پدرش را بر اثر يک بيماري قلبي از دست داد و يتيم شد. از آن به بعد اندوه و نااميدي فضاي خانه را پر کرده و ايوانويچ که پنج سال بيشتر نداشت در غم از دست دادن پدر افسرده شد. مادر بيشتر کار کرد تا هزينه خانواده پر جمعيتش را درآورد. او شبانه روز در کارگاه شيشه گري مشغول ساخت انواع ظروف بلوري بود تا بچه هايش در آسايش زندگي کنند و به تحصيل بپردازند. ديميتري ايوانويچ به مدرسه توپولسک رفت و استعداد درخشان خود را در زمينه رياضي و فيزيک به معلمان خود نشان داد. عصر ها بعد از اتمام مدرسه به کارگاه نزد مادرش مي رفت و او را در شيشه گري کمک مي کرد. دايي اش بسارگين راهنما و دوست خوبي براي ديميتري بود. وقتي ديميتري پا به 14 سالگي گذاشت مادرش به او قول داد که وي را به مدرسه سن پترزبورگ براي ادمه تصيل بفرستد اما بخت با آنان يار نبود و کارگاه شيشه گري آتش گرفت و همه سرمايه شان از دست رفت.
ديميتري براي يافتن شغل پز درآمد به سن پترزبورگ رفت و در آن جا به تدريس در يک مدرسه پرداخت. او در سال 1850 توانست بورس تحصيلي بگيرد و و به تحصيل در رشته رياضي، فيزيک و شيمي بپردازد. او خانواده خود را هم به سن پترزبورگ آورد اما متاسفانه مادر و خواهرش به بيماري سل دچار شدند و او را به با يک دنيا غم و اندوه تنها گذاشتند.


 

درخشش در دانشگاه

 

علي رغم مشکلات و فشار روحي بر ديميتري، او از درس غافل نشد و با نمرات عالي دروس دانشگاهي را مي گذراند. ديميتري بر اثر فقر و و اندوه بيمار شد تا حدي که پزشکان تصور کردند او نيز به سل ميتلا شده است. لذا به او توصيه کردند که به يک جاي خوش آب و هوا برود و کمي استراحت کند.ديميتري به جزاير کريمه سفر کرد و کمکم سلامت خود را به دست آورد و بعد به سنت پترزبورگ بازگشت. او زير نظر آ. وسکرسنکا شيميدان بزرگ روسي به آموختن علم شيمي پرداخت و در سال 1855 با دريافت يک مدال طلا فارغ التحصيل و به تدريس در دبيرستان مشغول شد و کتاب شيمي آلي را منتشر کرد که اولين کتاب درسي شيمي آلي روسي بود. او به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. سپس با ارائه کتابي تحت عنوان اتحاد آب و الکل در زمينه شيمي صنعتي درجه دکتري گرفت و استاد شيمي در دانشگاه سن پترزبورگ شد. او چند کتاب با عنوان شيمي معدني و اصول شيمي منتشر کرد که مرد توجه اساتيد شيمي قرار گرفت.

در سال 1864 با دختري به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. ثمره اين ازدواج دو فرزند بود يک پسر به نام ولوديا و يک دختر به نام الگا. اما اين ازدواج فرجام خوبي نداشت و به طلاق و جدايي منجر شد.


 

 

خلق جدول مندليف

در سال 1869 جدول عجيبي را تنظيم کرد که عناصر بر اساس خواص مواد در خانه هاي عمودي و افقي قرار گرفته شده بود. به يان ترتيب اين جدول از سبک ترين عنصر يني هيدروژن آغاز و به سنگين ترين آنها يعني اورانيوم خاتمه پيدا مي کرد. ديمتري عاشق خواهر دوستش پوپوف شد لذا با او ازدواج کرد که ثمره يان ازدواج چهار فرزند بود. ديمتري براي خلق عجيب و غريبش مورد تمسخر اعضاي انجمن و شيميدانان روسيه قرار گرفت، ولي فقط لوتادمير دانشمند بزرگ شيمي بود که او را تشويق به ادامه کارش مي کرد. در سال هاي بعد اسکانديوم و ژورمانيم را کشف کردند که مندليف اين عناصر را هم در جدولش قرار داد.


 

مهاجرت           

 

 

ديمتري مردي آزادي خواه و خستگي ناپذير و علاقه مند به مسائل اجتماعي بود لذا مورد انتقاد از سوي دولت تزار قرار گرفت. وقتي حکومت تزار او را سد راه خود ديدند وي را به کشورهاي خارجي فرستادند تا از روسيه دور باشد. مندليف به پاريس رفت و در آزمايشگاه ورتس شيميدان فرانسوي مشغول به کار شد. وپمدتي را هم به همکاري با بونزن شيميدان و فيزيکدان آلماني پرداخت. سپس به آمريکا سفر کرد و از چاه نفتي پنسسيلوانيا بازديد به عمل آورد. مندليف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و براي تحقيق فضايي با بالون به هوا پرواز کرد. 
او در همان سال در ليست نامزدهاي جايزه نوبل قرار گرفت ولي به دليل اين که «مواسان» شيميدان فرانسوي يک راي بيش از او آورد اين جايزه به مندليف نرسيد. مندليف يکي از چهره ها و شخصيت هاي دوست داشتني نزد مردم روسيه بود. لذا به هنگام جنگ روس و ژاپن آنان از مندليف خواستند که به کشورش باز گردد و قوت قلب مردم کشورش باشد. از اين رو سال هاي آخر زندگي مندليف در غم و نگراني جنگ و خونريزي گذشت. 
مدليف به کتاب هاي علمي و تخيلي ژول ورن علاقه زيادي داشت و در اوقات فراغت به مطالعه اين کتب مي پرداخت. در سال 1907 هنگام مطالعه يکي از کتاب هاي ژول ورن بود که به آنفلوآنزا دچار شد. بسياري از پزشکان سن پترزبورگ براي معالجه او تلاش زيادي کردند اما او بر اثر تب و عفونت گلو و سينه دوام نياورد و در سن 73 سالگي چشم از جهان فروبست. از آن زمان به بعد همه خانه هاي جدول وي پر شد و آخرين خانه خالي در سال 1938 با کشف اکتينيم در پاريس پر شد و به اين ترتيب جدول عجيب و غريب اين شيميدان پرکار به بار نشست. در سال 1955 عنصر شماره 101 اين جدول نيز کشف شد و افتخار وي مندليفيم نام گذاري شد.


:: موضوعات مرتبط: شیمی , ,
:: برچسب‌ها: دیمیتری مندلیف , مندلیف , ,



تعداد صفحات : 8
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد